تحلیل ساختاری قصه شاه سیاهپوشان بر اساس الگوی پراپ
نویسندگان
چکیده
هفت پیکر نظامی از دل انگیزترین منظومه های ادبیات غنایی فارسی است که از منظر ساختارگرایی شباهت های بسیاری به قصه های پریان دارد. نگارندگان تحلیل شباهت ها و اختلاف های ساختاری قصه شاه سیاه پوشان با ساختار قصه های پریان را بر اساس خویش کاری ها، تقابل و دوگانگی آن ها، شخصیت های ثابت یا متغیر و توالی و نظم منطقی ساختار روایت انجام داده اند. با بررسی نتایج حاصل به اثبات می رسد که این اثر افسانه ای با الگویی که پراپ از قصه های پریان نشان می دهد، همچنین با ساختار روایت این قصه ها تا حدود زیادی مطابقت دارد؛ زیرا از سی و یک خویش کاری قصه های پریان بیست و اندی از آ ن ها در قصه روز شنبه هفت پیکر دیده می شود و نیز این قصه نظم و توالی مورد نظر پراپ را داراست. این نظم و توالی به دلیل وجود نظام تقابلی و دوتایی در کلّ روایت شکل گرفته است.
منابع مشابه
تحلیل ساختاری قصه فیروز شاه (داراب نامه بیغمی)
رمانس داراب نامه ( قصه فیروزشاه) توسط «مولانا محمّد بیغمی» روایت و به قلم محمود دفتر خوان در سال 878 هـ .در تبریز کتابت شده است. پیشتر به ساختار این گونه آثار کمتر توجه می شد؛ در حالی که سرمایه عظیمی از مسائل فرهنگی و ادبی هر عصر و یا چندین دوره در آنها دیده می شود؛ اما در دوره های اخیر و به ویژه پس از تحقیقات محمد جعفر محجوب درباره ادبیات عامیانه، آثاری به این موضوع اختصاص یافته است. پژوهش حاضر...
متن کاملریخت شناسی قصه های عامیانه بختیاری بر اساس الگوی ولادیمیر پراپ
قوم بختیاری ادبیّات شفاهی پرباری دارد امّا در دهههای اخیر به دلایل فرهنگی متعدد بسیاری از سنّتها و ادبیّات شفاهی آنها رو به فراموشی نهاده است از آنجایی که تاکنون هیچگونه بررسی ساختاری بر روی قصّههای بختیاری صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر گردآوری این بخش از زندگی این قوم و «ریختشناسی قصههای بختیاری براساس الگوی ولادیمیر پراپ» است. در این پژوهش 24 قصّۀ پریان بختیاری از میان 53 قصّۀ گویشی، انتخاب...
متن کاملتحلیل ساختاری قصه های کتاب گل به صنوبر چه کرد بر اساس نظریه های ولادیمیر پراپ
قصه ها یکی از نخستین و مهم ترین شاهکارهای ادبی انسان هاست که از گذشته های دور مورد توجه بوده است. مردم از قصه ها برای بیان آرمان ها، آرزو ها، سرخوردگی ها و بزرگ و جاودان کردن قهرمانان استفاده می کردند. در قرن بیستم، تلاش های عمده ای برای بررسی ساختار و بافت آثار ادبی صورت گرفت. فرمالیست ها و ساختارگرایان از کسانی بودند که در پی یافتن الگو و نظامی از روابط درون متنی بودند که براساس آن بتوانند به...
15 صفحه اولریخت شناسی قصه های مثنوی بر اساس نظریه ولادمیر پراپ
تلاش روایت شناسان برای رسیدن به الگویی ثابت جهت بررسی داستان ها در آغاز قرن بیستم ، با ظهور فرمالسیستها ، شدت یافت. در همین زمان ولادیمیر پراپ با الگو گرفتن از این روایت شناسان ، روشی جهت بررسی داستان ها طرح کرد. پراپ با بررسی یکصد قصه ی عامیانه ، به سی و یک خویشکاری دست یافت. روشی که پراپ در یافتن خویشکاری ها به کار گرفت ، آنقدر دقیق بود که بتوان اثر او را تا این زمان به عنوان الگویی ثابت و در...
تحلیل ساختاری قصه «بهرام گور»در هقت پیکر نظامی بر اساس «سفرنویسنده»کریستوفر ووگلر
قرنها پیش از آنکه ووگلر کتاب خود رابه رشته تحریردرآوردحکیم نظامی شاعر داستانسرای گنجه داستانهای منظوم خود را تحت عنوان خمسه پدید آورده بود ، قصه هائی زیبا با ساختاری عالی ونگاهی عمقی به انسان و رفتارهای روانی او . " هفت پیکر " یکی از این قصه هاست که بهرام گور ، قهرمان آن محسوب می شود . با بررسی " هفت پیکر " از لحاظ ساختاری و مقایسه آن با یافته های ووگلر در " سفر نویسنده " متوجه اشتراکات بسیاری ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا)جلد ۶، شماره ۱، صفحات ۱۴۱-۱۶۲
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023